کاشف اسرار-طوفان جنگ در 31 شهريور 1369 به راه افتاد و تهاجم و تجاوز عراق به ايران در حال تولد بود، هم زمان با اين تولد  حماسه اي شگرف نيز درون ملت ايران شكل مي گرفت كه متاثر از تعاليم ديني ، مذهبي و باورهاي معنوي آنان بود.

 به گزارش کاشف اسرار و به نقل از روابط عمومی شرکت پخش فرآورده های نفتی گیلان،حماسه اي كه باعث شد جوانان غيور ايران با دستهاي خالي و دلهايي سرشار از اميد وارد عرصه دفاع شوند و چه چيزي مقدس تر از اين كه معامله جان در مقابل خاك و ناموس اتفاق بيفتد تا ذره اي تجاوز به سرزمين ايران عملي نشود .

حفظ شرافت و عقيده انسان كه در هشت ساله جنگ تحميلي عراق عليه ايران شاهد آن بوديم منوط به كوچگ و بزرگ و پير و جوان نبود و هر يك از انسانهاي شريف و آزاد ايران دستي بر اين آتش داشتند و هر يك سهمي از اين دفاع بي نظير .

لاله هاي معطري كه در اين راه پرپر شدند فرزندان اين خاك و بوم كه به مرز جغرافيايي خاص تعلق ندارند سياه و سفيد ، لر و كرد ، ترك و بلوچ ، بختياري و عرب و فارس و گيلگ همه و همه همچون پروانه هاي عاشق رهسپار شدند و راه آسماني شدن را به بازماندگان خود آموختند .

هركس به طريقي و هركس با وسيله اي همكاري مي كردند و در اين ميان جواناني صديق از اين آب و خاك بودند كه ساير همرزمانشان را با تامين مايحتاج و ضروريات پشتيباني مي كرد جواناني كه با سوخت رساني در اين نبرد عظيم سهم خود را در دفاع مقدس به انجام مي رساندند .

شركت ملي پخش فرآورده هاي نفتي منطقه گيلان نيز در اين دفاع بي نصيب نبود و كاركناني از اين خطه و از اين استان عازم جبهه هاي حق عليه باطل شدند، به گونه اي كه امروز نام دو فرشته سبك بال از خانواده نفت گيلان در كارنامه شهداي دفاع مقدس ثبت و جاري است .

شهيدان محمدباقر بهمني مقدم و خليل اسد پور

شهيد محمد باقر  بهمني مقدم در 15 تير 1322 در رشت متولد شد در سال 1344 به عنوان راننده به استخدام شركت نفت استان گيلان درآمد و در سال 1366 در حاليكه 44 سال سن داشت و 4 فرزند از او به يادگار مانده بود در عمليات نصر (۴) در حاليكه به عنوان راننده داوطلب سوخترسان به جبهه هاي نبرد اعزام شده بود در ماووت عراق به شهادت رسيد .

فرزند ارشد اين شهيد والا مقام محمدرضا بهمني مقدم است كه در اين شركت استخدام شده و در حال حاضر در سمت رئيس ناحيه سيار مشغول فعاليت است .

محمدرضا بهمني مقدم از پدرش نقل مي كند كه وي با بمب شيميائي ( گاز خردل ) مجروح شد و ده روز را در سنندج ، تبريز و تهران بستري بوده ، درد شديدي را تحمل مي كرد و گرچه به سختي قابل صحبت كردن بود اما تا روزي كه آخرين نفسهايش را مي كشيد از انجام تكليف الهي كه بر دوشش بود شادمان بود و سوخترساني و مهمات رساني به همرزمانش در آنسوي مرزها را وظيفه خود مي دانست.

شركت ملي پخش فرآورده هاي نفتي منطقه گيلان شهيد سرافراز ديگري را نيز در جنگ تحميلي تقديم آرمانهاي اسلام و انقلاب كرده است كه نامش خليل و شهرتش اسدپور متولد 1337 و در روستاي خشت مسجد ( پسيخان ) رشت است.

شهيد اسدپور در سال 1356 ازدواج كرد و در همان سال به استخدام شركت نفت فومن درآمد . از اين شهيد بزرگوار دو فرزند به نامهاي اسماعيل و محمدعلي به يادگار باقيست كه هم اكنون در شركت ملي پخش فرآورده هاي نفتي منطقه گيلان در نواحي فومن و صومعه سرا مشغول خدمت رساني مي باشند .

در سالهاي جنگ شهيد اسدپور كه از كاركنان شركت نفت بود با خيل عظيم بسيجيان جان بر كف مشتاقانه عازم جبهه ها شد و يكماه بعد در مرداد سال 1362 در عمليات والفجر 3 در جبهه مهران همچون كبوتري سبك بال به درجه رفيع شهادت نائل شد .

دو فرزند اين شهيد عزيز كه در زمان شهادت ايشان كودكاني خردسال بودند عشق به خميني كبير  ، بنيانگذار انقلاب اسلامي ايران ، ايثار ، روحيه شهادت طلبي و تلاش براي خدمت به خلق الله به گونه اي كه همواره مردم از او در آسايش بوده اند را به خاطر دارند و به يادشان هست كه هنگام اعزام او به جبهه زماني كه دو طفل خردسال از اين جدائي كودكانه اشك مي ريختند وي با لبخند از عكاسي كه از اعزامي ها عكس مي گرفت خواست تا از او و خانواده اش يك عكس يادگاري بگيرند شايد به اين بهانه اشكهاي كودكانش كه قلبش را مي فشرد و پايش را سست ، مي كرد پشت نقاب سرد لبخند عكس پنهان شود .

 شركت ملي پخش فرآورده هاي نفتي منطقه گيلان ضمن تقديم اين دو شهيد والامقام يادگاراني را نيز از دوران حماسه و نبرد دارد كساني را كه هريك با تقديم بخشي از جسم و روحشان سنگرهاي دفاع را خالي نگذاشتند . جانبازان و ايثارگراني كه جهاد را لبيك گفتند و عاشقانه و سرافراز براي اين مرز و بوم جنگيدند و در حال حاضر 12 يادگار دفاع مقدس ، 12 جانباز سرافراز در اين منطقه مشغول فعاليتند كه اسامي آنها به قرار ذيل است:

  حسن مقامي-حسن اعتباري-ايرج گل شكن تطفي-مهدي كيوانفر-محمود رضا حسين پور چيراني-منصور الياسي پور-عليرضا مرادي كلاره-ابوالفضل اصغري بلبل آبادي-ويگن حسن پور جوبني-مهرداد ريحانيان-علي اكبر نوروزيفر

محسن زرين چهر و همينطور 3 رزمنده نيز از يادگاران اين دوره هاي تاريخي كشورند . محمد جعفر صفري اليزيي، محسن اعتماد راد، داريوش حكيمي نيا

 در اين منطقه همچنين عزيزاني مشغول كارند كه فرزندان ، برادران و خواهران شهدا و ايثارگرانند كسانيكه از سنگرهاي ديگري غير از شركت نفت گيلان عازم نبرد شدند و اسمشان در زمره پيروزمردان دفاع مقدس جاودانه است .

پنج فرزند شهيد و هشت فرزند جانباز نيز در زمره خانواده هاي معزز شاهد و ايثارگر در سمت هاي مختلف اين شركت مشغول فعاليت و خدمت رساني مي باشند .

پایان پیام