روایتی از ساختمان متروکه کنسول گیری انگلیس در رشت
کاشف اسرار-مهری شیرمحمدی در شبستان نوشت: در سکوتی حزن انگیز، هنوز پابرجاست. اگرچه پیر و غارت زده، ولی استوار ایستاده است. عمارت دو طبقه کنسولگری انگلیس در رشت، پشت دیوارهای بلند و قطورش از دید عابران ناپیداست. ساختمانی که با زیر زمین بلندش مانع از نفوذ رطوبت از کف به بنا شده است و دیوارهای قطور اتاق ها، شکوهی توام با رعب نفوذ یک استعمارگر خارجی را تداعی میکند.
ایوانهای ضلع جنوبی و شرقی بنا، رو به باغ بزرگ عمارت باز میشود. باغی که درختان تنومندش را بریدهاند و اکنون رشد بوتههای خاردار تمشک وحشی، مانع از رفتن در باغی میشود که کارداران انگلیس در باغ قدم میزدند و تلاش داشتند از رقیب روسی خود عقب نمانده و برای تاثیرگذاری در تحولات تاریخ معاصر ایران نقش موثری ایفا کنند.
تاریخ ساخت عمارتی که بارها تغییر شکل یافته، برایم معلوم نشد، از این رو که کتیبهای داخل عمارت نیست. اما، بررسی اولین نقشه شهر رشت که به سال ۱۲۴۹ خورشیدی توسط «مهندس ذوالفقار خان» در دوره ناصرالدین شاه قاجار کشیده شده است، عمارت و باغ مذکور در محله کیاب رشت موقعیتسنجی شده و روی نقشه به وضوح نوشته شد: قنسولگری انگلیس. این موقعیتسنجی در نقشه ۱۲۹۹ و در نقشه ۱۳۲۷ نیز با عبارت کنسولگری انگلیس ذکر شده است.
در نقشههای قدیمی، ورودی این بنا از ضلع شرقی و از سمت محله کیاب و در انتهای یک کوچه باریک بود. با احداث خیابان بیستون در دهه ۴۰، محله کیاب رشت دو پاره گردید و ورودی این ساختمان به ضلع شمالی انتقال یافت.
یکی از مطلعین، درباره این خانه میگوید: مالک عمارت «حاج رحیم سبحانی پور» یکی از تجار خوش نام گیلان بود و عمارت را از کنسول گری انگلیس خریداری کرده بود. همسر وی از خانواده چینی چیان و نوه آقای قلی اف، نخستین رییس اتاق بازرگانی ایران بود که مرتب به باکو سفر میکرد. خاندان چینی چیان، از خیرین بهنام رشت هستند که ساخت مسجد و کاروانسرای چینی چیان و همچنین کمک به ساخت آسایشگاه خیریه معلولین و سالمندان رشت از نیکیهای ایشان است. حاج رحیم سبحانیپور نیز از خیرین و واقفین رشت بود که تا سال ۱۳۶۴ در همین عمارت ساکن بود. بعد از فوت وی و مهاجرت وراث، خانه خالی مانده و مورد دست برد قرار گرفته و بخشی از اسناد تجارت خانه، پمپ و منبع آبی که از دوره انگلیسها بهجا مانده بود، به یغما رفته است.
اگرچه بنای اولیه کنسولگری در نیمه دوره قاجار بنا نهاده شده ولی مرمتهای بعدی، به نحوی است که یادآور عمارتهای دوره پهلوی است. تنها یادگار بهجامانده از دوره قاجار در این عمارت، کاشیهای لاجورد گل و بوتهای است که در بخشی از راه پله ضلع غربی بهجامانده است. گفته شده، انتهای باغ، زیرزمین مخفی بود که انگلیسیها برخی از مدارک و اموال خود را در آن پنهان میکردند. روی بالکن عمارت ساعتی در افکار خود غوطهور میشوم.
به نایب کنسول انگلیس در رشت در اوایل قرن بیستم فکر میکنم. بیشک وی نیز مدتهای مدیدی در همین ساختمان ساکن بوده است. یاسنت لوئی رابینو، ۶سال (۱۲۸۵.۱۲۹۱) (۱۹۰۶.۱۹۱۲م) در گیلان اقامت داشت. وی ۲سال پیش از آغاز جنبش جنگل، ماموریتش در گیلان پایان مییابد. منشی وی «میرزا محمد خان صمصام الکتاب» بود. کتابهای وی دقت زیاد او را نشان میدهد، وقتی از میزان تولید برنج هر روستا، میزان مالیات و نوع برنج، جمعیت و کدخدای محل مینویسد. آن جا که از کوهها و استخرهای طبیعی و وسعت آنها مینویسد، از بقعهها و مراکز زیارتی و حتی درختهایی که برای مردم مورد احترام است با آدرس دقیق و نوع درخت مینویسد و یا زمانی که فرمان روایان محلی گیلان را با شجره نامههایشان تشریح میکند، وقتی از گالشها و گیلکها و خصوصیات اخلاقی هر کدام مینویسد و…. خواندن آثارش، اوج تیز بینی کارداری را نشان میدهد که برای ماموریت به یک کشور بیگانه فرستاده شده بود و با بازدیدهای میدانی مطالبی را مینویسد که اکنون هم بسیاری رنج چنین بررسیهای میدانی را به خود نمیدهند. به همین دلیل اکنون کتابهایش از مهمترین منابع گیلانشناسی است.
شاید رابینو -که اندکی هم خط و زبان فارسی میدانست- یادداشتهایش را روی همین بالکن تنظیم کرده باشد. خاطراتی که بعدها کتابهایی میشود همچون؛ «فرمانروایان گیلان، مشروطه گیلان، صنعت نوغان در ایران، کشت برنج در گیلان و دیگر ولایات جنوب دریای کاسپین، ولایت دارالمرزایران گیلان، مازندران واستارباد.»
کتاب ولایت دارالمرز در سال ۱۹۱۷ در پاریس چاپ شد. به قول مترجم آثار وی، شادروان جعفر خمامی زاده: «نوشتههای او نشان میدهد که در این راه از هیچ کوششی فروگذار نکرده و با استفاده از مقام سیاسی خود و تماس با دیگر ماموران سیاسی، بازرگانان و کشاورزان و عامه مردم مدارک و ماخذ ارزندهای از این سرزمین گرد آورده و به سبب احاطهای که از روزگار جوانی به خط و زبان فارسی داشت، از منابع محلی هم که به سختی در دسترس اروپاییان قرار میگرفت در تکمیل آثار خود استفاده برده است.» (پیشگفتار، ص: بیست)
«روبرت واهانیان» رشت پژوه، میگوید: سفارت خانهها در پایتخت کشورها دایر بود و شعبه سفارت خانهها یا همان کنسول گری در شهرستانها دایر میشود. کشورهای روسیه، انگلیس و عثمانی و فرانسه نیز برای مدتی تا پایان دوره قاجار، در رشت کنسولگری داشتند.
یک مورخ علت ایجاد کنسولگری انگلیس در رشت را در ظاهر کسب منافع تجاری در گیلان ولی در عمل، نظارت بر رفتار سیاسی و نظامی روسیه میداند. دکتر «عباس پناهی» میگوید: سیاستهای مداخله جویانه روسیه در نیمه دوم سده نوزدهم در امور ایران به ویژه در مناق جنوبی دریای کاسپین موجب شد تا دولت ایران بیش از گذشته به انگلستان متمایل شود. در نتیجه دولت ایران حتی به انگلستان اجازه تاسیس دو کنسول گری در گوشه باختری و خاوری دریای کاسپی یعنی رشت و استرآباد را صادر کرد. بر اساس توافق نامه دولت ایران و بریتانیا قرار شد از سال ۱۲۶۹ه. ق/۱۸۵۲م. کنسولگری انگلستان در رشت افتتاح شود. ولی افتتاح کنسولگری انگلستان در رشت چند سالی به جهت معاهده پاریس و جدایی افغاستان از ایران -که نارضایتی ایران را در پی داشت- به درازا کشید. تا این که در صفر ۱۲۷۵/ اکتبر ۱۸۵۸م با استقرار «کاپیتان چالرز» به عنوان نخستین کنسول انگلستان در رشت، انگلیسیها رسما در گیلان دارای کنسولگری شدند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان میافزاید: هدف انگلیسیها از ایجاد کنسولگری بر خلاف وعدههای آنان به دولت ایران، مبنی بر گسترش تجارت با گیلان و مناطق اطراف آن، نظارت بر رفتار سیاسی و نظامی روسیه بود. در نتیجه، ماموریتهای کنسول بریتانیا در رشت نظارت بر تحرکات روسیه در دریای کاسپین، آسیای مرکزی و مسئله هندوستان تعریف شده بود. در حالی که بهانه انگلیس جهت افتتاح این کنسول گری، توسعه تجارت با بخشهای جنوبی دریای کاسین اعلام شده بود. بر اساس توافق دولت ایران و بریتانیا، کنسولگری انگلستان میتوانست حداکثر ۱۰ نفر را در کنسول گری خود به کار بگمارد.
وی با اشاره به گیلانیانی که به انگلیسیها خدمت میکردند، ادامه داد: یکی از نخستین گیلانیانی که به خدمت انگلیسیها درآمد، «میرزا ابراهیم رشتی» بود. وی به عنوان منشی اول کنسول گری به آنها خدمت میکرد. این فرد بعدها به جهت اختلاف با مکنزی از وی جدا و اطلاعاتی را در اختیار مامور روسی «ملگونف و برنهارد درن» قرار داد. «میرزا جعفر رشتی»، دیگر گیلانی متمولی بود که به حقوق انگلیسیها نیازی نداشت. وی حتی در برههای از دوران خدمت خود، به کنسول گری انگلستان در رشت نیز مبلغی قرض میدهد. این گشاده دستی در دستگاه دیپلماسی انگلستان به احتمال زیاد برای وی منفعتی بسیار داشت.
پناهی با اشاره به کنسول بعدی در رشت یعنی؛ «آدریان چرچیل» (۱۸۷۵.۱۸۷۹م) اضافه میکند: بعد از چرچیل، در فاصله سالهای ۱۸۸۰ تا ۱۸۸۳ م. / ۱۲۹۷ – ۱۳۰۰ ه. ق به طور موقت کنسولی در شهر رشت حضور نداشت و بهجای رشت، استرآباد به عنوان پایگاه کنسولی سواحل جنوبی کاسپین شمرده میشد. تا این که در سال ۱۳۰۰ ه. ق/ ۱۸۸۳ م. فردی به نام «آ. فین» به عنوان کنسول رشت به این شهر اعزام میشود. به دلیل اهمیت استرآباد برای انگلستان، دولت بریتانیا در سال ۱۳۰۷ ه. ق درجه کنسولگری رشت را به ویس کنسولگری (درجه دوم) تنزل داد. به نظر میرسد انگلستان در بازی با روسیه برای اخذ امتیازات سیاسی و اقتصادی با این دولت در مناطق دیگر، حاضر به چشم پوشی از امتیازات خود در گیلان شد. نخستین ویس کنسول رشت، «ه. ت. گینس» بود که پس از ورود به شهر رشت به جهت بیماری در ۳۰ دسامبر ۱۸۹۰م. میمیرد. سپس «آلفرد فرانسیس چرچیل» (۱۹۰۳ تا ۱۹۰۵م) و در نهایت رابینو (۱۹۰۶.۱۹۱۲م)، نایب کنسول انگلیس در رشت شد.
این مورخ، با اشاره به تشدید رقابتهای سیاسی و امنیتی روس و انگلیس در اوج جنبش مشروطه و جنبش جنگل، ادامه میدهد: یکی از این رقابت ها، جاسوسی از کنسول گری رقیب بود. بنا بر گزارشهای موجود، از کنسول گری انگلیس در رشت سرقت و مقداری از اسناد و مدارک موجود کنسولگ ری دزدیده شد. کنسول بریتانیا این حادثه را به نظمیه رشت اطلاع داد و انگشت اتهام را به کنسول روسیه، «آپرسوف» دراز میکند.
به گفته وی، سارقین به دنبال اسناد محرمانه بوده اند، اما به اسناد مهمی دست نیافتند.
پناهی، به دخالت انگلیس در جنبش جنگل و خشم جنگلیان اشاره کرده و میافزاید: ویس کنسول انگلستان یعنی «مک لارن» به جهت دخالت در امور جنگلیها و خیانت علیه آنان دستگیر و زندانی شد. بعدها به طور مرموزی از زندان گریخت و به انگللیسیها در منجیل پیوست. نیروهای نهضت جنگل رشت را تصرف و کنسول گری انگلیس را به آتش کشیدند.
«ناصر عظیمی» درباره حمله مجاهدان جنبش جنگل به کنسولگری انگلیس در رشت میگوید: حمله به کنسولگری انگلیس در رشت در زمان جنگلیان به احتمال زیاد در مرداد ۱۲۹۷ خورشیدی صورت گرفت که جنگی سخت بین جنگلیان و قوای انگلیس در رشت درگرفت. طی این جنگ، جنگلیان شکست خوردند و با یک قرارداد، مصالحه بینشان پایان یافت.
این پژوهشگر درباره علت و تاریخ بسته شدن کنسولگری انگلیس در رشت، میافزاید: بسته شدن کنسولگری هم زمان با قطع رابطه ایران و انگلیس و در زمان نخست وزیری دکتر مصدق صورت گرفت. هنگامی که دکتر فاطمی وزیر امور خارجه مصدق بود. وزیر خارجه در ۳۰مهر ۱۳۳۱ طی نامهای قطع رابطه ایران و انگلیس را به دولت انگلیس اعلام کرد. یک سال بعد یعنی در پاییز ۱۳۳۲ چهارماه بعد از کودتای ۲۸مرداد، دوباره روابط ایران و انگلیس برقرار شد. اما کنسولگری انگلیس در رشت دیگر فعال نگردید.
پایان پیام